اهورا

سلام

امروز 7/5/91 خونه مادر جون اهورا بوديم ( به قول سپنتا مادر جون دايي ) اهورا رو زمين دراز كشيده بود و بازي مي كرد كه مثل روزهاي قبل رو دستاش و پاهاش خودشو بلند مي كرد .

كم كم ديديم زانوهاشو رو زمين گذاشت و نشست .

اين اولين باري بود كه خودش بلند مي شد و مي نشست .

ما هم كلي ذوق كرديم

سلام

اهورا دومين فرزندي است كه خدا بهمون داده

سپنتا ( داداش اهورا ) خيلي از اين بابت خوشحاله و اهورا رو حسابي دوست داره

اين وبلاگ قراره لحظات زندگي اهورا رو ثبت كنه كه انشاالله همش خوشي و خنده باشه